نمیدونم چرا یهو وسط درس خوندن این شعر یادم اوومدو وسط جزوم نوشتم.. {-28-}
حتی نمیدونم شاعرش کی ِ..فقط یادم ِ ی روزی اینو حفظ کرده بودم..{-15-}
تو نیستی..اما من برایت چای می ریزم..
دیروز هم نبودی که برایت بلیت سینما گرفتم..
دوست داری بخند..دوست داری گریه کن..
یا دوست داری مثل آینه مبهوت باش..
مبهوت من و دنیای کوچکم..
دیگر چه فرق می کند..باشی یا نباشی..
من با تو زندگی می کنم..
12 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/03/12 - 01:49
دیدگاه
Mohammad65

رسول یونان

1392/03/12 - 01:55
Mohammad65

1392/03/12 - 01:56
Mona

{-175-}

1392/03/12 - 02:02
salam

وسط درس خوندن جای اینجور چیزاست {-157-}
باید یک صحبتی با خانواده محترم داشته باشم .

1392/03/13 - 16:15
Mona

{-163-}

1392/03/13 - 22:02